تست هوش/راز موفقیت/سخنان بزرگان/عاشقانه/و...
او دلیلش را گفت: من شیطانم. من باعث افتادن تو در آن نقطه آن هم دوبارشدم. می خواستم تورا از عبادت خداوند منصرف کنم. اما بار اول که تو افتادی و زخمی شدی، و برگشتی تا لباست را عوض کنی و دوباره به عبادتگاه بروی، خداوند تمام گناهانت را بخشید. بار دوم که افتادی و زخمی شدی، و برگشتی تا لباست را عوض کنی و دوباره به عبادتگاه بروی، خداوند تمام گناهان خانواده ات را بخشید. می خواستم بار سوم نیز تورا بیندازم اما ترسیدم که تو همچون بار اول و دوم کنی و خداوند گناهان تمام قبیله ات را ببخشد. به خاطر همین نه تنها تورا نینداختم، بلکه راهنمایی ات کردم. کار هر آدمی ارزشی دارد. ارزش هر آدمی به هدف، دل، قرب به خداوند است. خداوند هیچ عمل صالحی را بی پاداش نمی گذارد. یادمان باشد که شیطان همیشه دو قدمی ماست، منتظر فرصت است، این فرصت را به او ندهیم.

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





سه شنبه 7 / 3 / 1391برچسب:شیطان و انسان نیکوکار,شیطان,انسان نیکوکار,داستان,, :: 8:23 بعد از ظهر :: نويسنده : Alireza

درباره وبلاگ

به وبلاگ خودتون خوش اومدید!
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان داستان های طلایی و آدرس goldstorys.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 109
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 113
بازدید ماه : 297
بازدید کل : 39723
تعداد مطالب : 114
تعداد نظرات : 29
تعداد آنلاین : 1